نوشته شده توسط: میلاد محمود آروین رضائ الان اختر
استان اصفهان یکی از استانهای کشور ایران است. این استان با مساحتی حدود ??????? کیلومتر مربع بین ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیقه عرض شمالی خط استوا و ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه و?? دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان که در مرکز ایران واقع شده است و از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان؛ ازجنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد؛ از شرق به استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری محدود است.
برخی شناسههای استان برپایه آخرین تقسیمات کشوری:
در روزگاران پیش، منطقه و شهر اصفهان نقش پلی را داشت که قسمتهای کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمینهای کوهستانی غرب مرتبط میساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود. در غرب استان و در کوهستانهای فریدن آثار جادّهای باستانی وجود دارد که شاید بیانگر واقعیت فوق باشد. از اصفهان پیش از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان آگاهی زیادی در دست نیست و از آن دورهها، آثار درخوری بر جای نمانده است. آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان درمیان بیابانها و کوههای خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی ویژه آن در مرکز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و پیشینه آن را به پیشینه کشور ایران مرتبط کرده است. پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان مرز شرقی ممالکی بوده است که بابلیها از آن اطلاع داشتهاند و به احتمال قوی جزو ناحیه (انزان) یا (انشان) بوده است .
استان اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران بشمار میرود. این استان از دیرباز گهواره هنرهای زیبا و صنایع دستی بوده است. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی اصفهان، از حدود قرنها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب منارهها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری و زرنگاری و رونویسی انواع کتاب،قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی میدهند.
شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای : آپادانا ، آصفهان ، اسباهان ، اسبهان ، اسپاتنا ، اسپادنا ، اسپاهان ، آسپدان ، اسپدانه ، اسپهان ، اسپینر ، اسفاهان ، اسفهان ، اصباهان ، اصبهان ، اصپدانه ، اصفاهان ، اصفهان ، اصفهانک ، انزان ، بسفاهان ، پارتاک ، پارک ، پاری ، پاریتاکن ، پرتیکان ، جی ، دارالیهودی ، رشورجی ، سپاهان ، سپانه ، شهرستان ، صفاهان ، صفاهون ، گابا ، گابیان ، گابیه ، گبی ، گی ، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده است .
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام ، به ویژه در دوران ساسانیان ، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران ، مانند : کرمان ، فارس ، خوزستان ، سیستان و ... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند ، آنجا را « اسپهان » گفته ، سپس عربی شده و به صورت « اصفهان » درآمده است .
این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن ، هیچ گونه پیوندی ندارد ، مانند :انزان ، گابیان ، گابیه ، جی ، گبی ، گی ، گابا .
یاقوت حموی ، مینویسد : « اصفهان یا اسپهان از کلیه اسباه است که به معنی سپاه و سگ میباشد . »
استاد پورداود ، میگوید : « ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است که میرساند در لهجه قدیم اصفهانی ، اسباه به معنی سگ نیز بوده است » پورداود یادآور شده است که بطلمیوس ، جغرافیانگار سده دوم میلادی ، نام این شهر را « اسپدان » نگاشته ، سپس میگوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان ، یعنی جای سپاه است .
نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام « سپاهان » یاد کرده ، میگوید : « سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است : یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند ...»
محمد حسین بن خلف تبریزی ، درباره نام اصفهان ، نوشته است : « اصباهان ، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق و نام اصلی او این است . و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند .»
در کتیبههای پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان بوده و پیش از کورش ، مرکز قدرت هخامنشیاندر این ناحیه بوده و پس از کورش انزان به گابیان تبدیل یافته و استرابن هم آن را به همین نام خوانده است و گابیان رفته رفته به جی تغییر یافت .
هرتسفلد نگاشته است : اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر « گبی » بوده است . گبی بعدها « گی » و سپس عربی شد و به « جی » تبدیل یافت .
در سده 2 میلادی ، نام گبی و اسپدانا در نقشه بطلمیوس دیده میشود . وی « اسپدانا »ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس ، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهان نما که 100 سال پیش از بطلمیوس ترسیم شده است ، این نام به صورت ساسانی « سپانه » یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن ، جای لشکریان است .
اسکندر مقدونی هنگام دنبال کردن داریوش هخامنشی به پارتاک یا پارک یاگی آمد و آن را گشود و اکسازر را که والی شوش بود به حکومت پارتاک گمارد . تاریخ نگاران پیشین ، پارتاک را پاریتاکن نامیدهاند که به پارسی آن روزی پرتیکان میگفتند و امروز فریدن میخوانند . پرتیکان به تمامی ناحیه اصفهان اطلاق میشده است .